به گزارش سرویس اخبار فناوری پایگاه خبری عصر فناوری ،
لوسی گری، 31 ساله، لینکلن شایر
Roman Found را در اینستاگرام راه اندازی کنید
ما تقریباً آن را به عنوان یک شوخی در باغ در زمان قرنطینه شروع کردیم. پسر عموی من، الی، یک فلزیاب برای خودش خرید و من آن را به دست گرفتم – و او هرگز آن را پس نگرفت! وقتی واقعاً نمیتوانستیم کارهای زیادی انجام دهیم، انجام دادن آن یک کار جالب بود. من از کودکی همیشه این علاقه را به تاریخ داشتم، زیرا در کنار پدرم با فلزیابی بزرگ شدم.
این که چگونه این کار را با هم انجام می دهیم کمی منحصر به فرد است: من اهداف را پیدا می کنم، سپس الی حفره را حفر می کند و کشف می کند. ما بعد از اولین سکه ای که پیدا کردیم معتاد شدیم: نیم پنی 1947. من فکر می کنم که فلزیاب گاهی اوقات به عنوان geeky یا nerdy برچسب گذاری می شود. اما وقتی آن را امتحان میکنید، متوجه میشوید که اگر از خودتان لذت میبرید، این برچسبها در واقع هیچ معنایی ندارند.
فلزیاب اکنون با نمایش هایی از این دست بیشتر در معرض دید عموم قرار گرفته است آشکارسازها وقتی دیدیم که یک انجمن در اینستاگرام وجود دارد، صفحه خودمان را با نام Roman Found راه اندازی کردیم که اکنون بیش از 55000 دنبال کننده دارد. ما یک صفحه TikTok و یک کانال YouTube نیز داریم. من فکر میکنم که محبوبیت حسابهای ما احتمالاً به سرپرستی و توجه به جزئیات مربوط میشود: ما هر دو طراح هستیم و سعی میکنیم داستانهای یافتههایمان را با فیلمبرداری از هر کدام بازگو کنیم. فلزیاب برای سلامت روان من نیز بسیار خوب است. من عصبی هستم و توانایی تمرکز روی یک کار چیزی است که با آن مبارزه کرده ام. اما اگر روی کار متمرکز نباشید، فلزیابی غیرممکن است، بنابراین واقعاً باعث میشود در لحظه حضور داشته باشم و ذهنم را از سرگردانی به مکانهایی که نباید میکند باز میدارد.
من صبر و تمرکز زیادی را آموخته ام. وقتی برای اولین بار شروع به فلزیابی کردم، نمیتوانستم بیش از یک ساعت آن را انجام دهم. اکنون من استقامتی برای تشخیص تمام روز ایجاد کرده ام.
الی بروس، 23 ساله، لینکلن شایر
یکی از بنیانگذاران رومن فاند

این بسیار خنده دار است، زیرا من آخرین کسی هستم که مردم انتظار دارند در TikTok حضور داشته باشند. اما ما دوستان صمیمی زیادی را از طریق رسانه های اجتماعی به دست آورده ایم که اگر فلزیاب نبود هرگز آنها را نمی دیدیم.
من در مورد هر چیزی که پیدا می کنیم تحقیق می کنم: می فهمم چیست، از کجا آمده است، چند ساله است. اعتیاد آور است. من همیشه به تاریخ و باستان شناسی علاقه داشته ام – و در جوانی می خواستم دیرین شناس باشم.
یکی از عجیب ترین چیزهایی که ما پیدا کردیم، بطری های خالی خامه دهه 1950 بود. ما حدود 10 تا از آنها را در یک مکان در وسط این میدان پیدا کردیم. خیلی زود، ما به اندازه کافی خوش شانس بودیم که یک سکه طلایی هنری هفتم پیدا کردیم. آن لحظه برای ما فوقالعاده بود، زیرا شما اغلب چنین چیزهایی را پیدا نمیکنید.

ما هرگز علاقه ای به فروش چیزی نداریم. ما هشت تا 10 ساعت بیرون می رویم و ممکن است فقط با یک سکه نقره برگردیم. بنابراین، برای ما، آن یک سکه نقره به دلیل تلاشی که برای یافتن آن انجام شده است، معنی زیادی دارد.
فکر می کنم اگر این کار را جداگانه انجام می دادیم، هیچ راهی وجود نداشت که تمام روز بیرون باشیم. من هم آنقدر از آن لذت نمی برم، بنابراین آنقدرها هم سرگرم کننده یا پاداش نخواهد بود. این بسیار کاری است که ما با هم انجام می دهیم – به یکدیگر انگیزه می دهیم. وقتی در مزرعه هستید، فضای کاملاً آرامی در آنجاست.
تام لاکینگ، 31 ساله، نورفولک
آویز Winfarthing را از زیر خاک بیرون آورد

پیدا کردن چیزهای قدیمی جذاب است. عجب بیرون رفتن و برداشتن چیزی است که سالها هیچ کس آن را لمس نکرده یا حتی ندیده است و فکر میکند: «این میتواند 1500 سال قدمت داشته باشد!»
وقتی حدود 21 ساله بودم، یکی از دوستانم اجازه رفتن به این مزرعه در نورفولک را گرفت. ما به این یک رشته رسیده بودیم و فکر کردیم: “خب، به نظر بسیار جالب می رسد.” در طول چند سال بعد وقتی توانستیم به آنجا رفتیم و مجموعهای از تکههای سنجاق سینه، قطعات فلزکاری و سگکهای آنگلوساکسون را ساختیم.

قبل از کریسمس 2014، یک روز به تنهایی آنجا بودم و متوجه شدم که چه فلزکاری آنگلوساکسون را می توانم پیدا کنم. من این سیگنال عمیق بزرگ را دریافت کردم، 2 فوت پایین آوردم و در نهایت لبه یک کاسه برنزی بزرگ را پیدا کردم. آن را در جای خود گذاشتم، آن نقطه را علامت زدم و رفتم و با خدمات محیط زیست تاریخی شورای شهرستان نورفولک صحبت کردم. آنها در ژانویه پس از آن آمدند و کاسه و منطقه اطراف یافته را حفاری کردند. این یک تدفین با منزلت بالا بود که شامل یک آویز گارنت طلایی خیره کننده و گردنبند طلا و سایر وسایل قبر بود.
از طریق تحقیقات پزشکی قانونی انجام شد و گنج اعلام شد. در پایان، من و صاحبان زمین و موزه ای که مایل به تصاحب آن، قلعه نورویچ بود، در مورد ارزش به توافق رسیدیم. خود آویز 140000 پوند و برای بقیه مجموعه کمی بیش از 5000 پوند بود.

من یک چهارم پرداخت را گرفتم. یک ربع برای من، یک ربع برای دوستم که از ما اجازه گرفته بود، یک ربع هم برای صاحب زمین. بعد از اینکه من دانشگاه را ترک کردم، این یک بخش عادلانه ودیعه در خانه ای تشکیل داد. این یافته احتمالاً مرا تشویق کرد که بروم و به طور حرفه ای وارد باستان شناسی شوم – من اکنون در باستان شناسی تجاری کار می کنم.
این یک سرگرمی سرگرم کننده است، اما نیاز به صبر زیادی دارد. ساعت های زیادی هست که چیزی پیدا نمی کنی. اما اگر ساعتها را وارد کنید، من متوجه شدم، در نهایت به نتایج خواهید رسید.
روث هاردینگ، 68 ساله، لنکاوی
در دوران بازنشستگی به کار فلزیاب پرداخت

در دوران قرنطینه، من هم مثل بقیه نشسته بودم. حتماً جایی دیدهام، زیرا یادم میآید که یک روز فکر کردم: “فلزیابی، همیشه میخواستم این کار را انجام دهم!” من بازنشسته هستم، سه چهار سال پیش به انگلیس برگشتم. من 40 سال است که در کانادا زندگی میکنم، و اینجا چیزی نیست.
من به اولین حفاری خود رفتم – و من گیر کردم. از جهاتی فکر می کنم انسان ها مانند سگ هستند. چون همیشه فکر میکنم سگها به شغل نیاز دارند، حتی اگر چوبی که پرتاب شده را بردارند.
تحقیق در مورد آشکارسازها در واقع یک کابوس بود، زیرا تعداد زیادی وجود دارد، اما من یکی را خریدم: Minelab Vanquish 540. من اکنون یک دستگاه Deus دارم که یکی از سبک ترین فلزیاب ها است. برای اکثر ما با افزایش سن، نمیتوانیم آشکارساز را در تمام روز بچرخانیم. من یک زانو تعویض دارم و در دیگری آرتروز دارم – زانوبندها، چکمه ها و دستکش ها باید همیشه ارتقا داده شوند.
در انگلستان، برای شناسایی زمین های خود – و همچنین مستاجر، مانند کشاورز، اگر زمین در حال اجاره است، به اجازه مالک زمین نیاز دارید. از آنجایی که من مجوز شناسایی در زمینهای کسی را ندارم، به حفاریهای گروهی میروم، جایی که سازماندهندگان از قبل مجوز شناسایی در زمین را برای ما فراهم کردهاند. وقتی برای اولین بار شروع کردم، عملا هر هفته بیرون می رفتم. در حال حاضر، من تمایل دارم یک حفاری در ماه انجام دهم، زیرا ممکن است گران باشد – بسیاری از حفاری ها اکنون 20 پوند هستند.
من در یک گروه فیس بوک، قبیله جستجوگرهای زنانه فلزیاب ساسی هستم. داشتن یک گروه برای زنان بسیار خوب است. تعداد انگشت شماری وجود دارد که به ساسی ها پیوسته اند زیرا در گروه های دیگر بوده اند و احساس می کنند که وقتی سوال می پرسند، کسی را مجبور کرده اند که به او توضیح دهد. ما خیلی حمایت می کنیم مثل یک خانواده کوچک است.
اخیراً یک سکه چکش خورده الیزابت اول پیدا کردم – چکش کاری به فرآیند استفاده شده برای ساخت آنها اشاره دارد. من هر چیزی را که حفاری می کنم، حتی قطعات ماشین آلات زنگ زده و تکه های سرب را نگه می دارم و در پایان سال در حیاط ضایعات وزن می کنم.
من بیرون می روم، حتی اگر باران آن را آزار دهد. احساس می کنم دوباره به انگلیس معرفی شده ام. وقتی 25 ساله بودم رفتم، بیش از 40 سال را در خارج از کشور گذراندم. من به مناطقی می روم که آخرین بار 40 سال پیش بوده ام، و مناطقی از انگلستان که قبلاً هرگز ندیده ام. کاش تشخیص را از سالها پیش شروع میکردم. این همه تاریخ است، اینطور نیست؟ ما روی این زمین قدم می زنیم و نمی دانیم زیر آن چه چیزی است.
دیو کریسپ، 76 ساله، ویلتشایر
یاب احتکار فروم

من 35 سال است که فلزیاب می کنم و هرگز به عقب نگاه نکرده ام. من اکنون به همان اندازه مشتاقم که اولین باری که بیرون رفتم و شروع به یافتن چیزی کردم که فکر می کردم گنج بود، اما واقعاً فقط زباله بود: چند سکه و تکه های عجیب و غریب. به محض اینکه از آن میدان عبور می کنم، تمام مشکلاتم از بین می روند.
یک هفته در آوریل 2010 خورشید در حال تابیدن بود. من در یک بیمارستان محلی به عنوان سرآشپز کار می کردم و دو روز مرخصی داشتم. بنابراین، از خانم پرسیدم: “اگر بیرون بروم مشکلی نیست؟” گفت: آره برو! من به سامرست رفتم. من سه مزرعه داشتم که همگی در کنار همدیگر بودند که اجازه کشف آنها را داشتم.
من سیگنال خوبی دریافت کردم، بنابراین کمی از چمن را بریدم، آن را به عقب برگرداندم – و یک سکه رومی نقره ای، یک سیلیکوا وجود داشت! آنها اغلب مطرح نمی شوند، مطمئناً برای من اینطور نیست. من آن را در کیفم گذاشتم، بدون اینکه متوجه باشم که سه ساعت آینده را به دور زدن در آن زمین به صورت دایره ای صرف می کنم و به معنای واقعی کلمه سکه های نقره را برمی دارم.
هفته بعد باید کار می کردم، اما خیلی دوست داشتم دوباره این رشته را امتحان کنم. بنابراین در راه خانه، فکر کردم: “من برای چند ساعت وارد می شوم.” من یک سیگنال دریافت کردم و در ابتدا تنها چیزی که پیدا کردم این یک سکه و کمی سفال سیاه بود. بنابراین، من کمی بیشتر حفاری کردم. در نهایت یک تکه بزرگ از خاک رس زرد بیرون آوردم و مانند سلطان های کوچک در پودینگ، سکه های برنزی بود.
من به معنای واقعی کلمه فریاد زدم: “من دو انبار دارم!” انبار پراکنده سیلیکوا و چیزی که فروم هارد نامیده می شود وجود داشت: 52503 سکه در ظرفی که در مجموع 160 کیلوگرم وزن داشت.
کمیته ارزیابی گنج، فروم هارد را در حدود 360000 پوند ارزش گذاری کرد، که پرداختی است برای تشخیص اینکه شما کار درستی انجام داده اید و گنج را گزارش کرده اید. اکنون در موزه سامرست است. آنها نمایش فوق العاده ای از آن ساخته اند.
پولی که به من داده شد را با صاحب زمین تقسیم کردم، بنابراین هر کدام حدود 180000 پوند گرفتیم. من همیشه می گویم اگر در مورد آن صحبت می کنم: “خب، 180 بزرگ، برای سه روز کار بد نیست.” خانه شورایی ام را خریدم که هنوز در آن هستم. وقتی پاپوشهایم را پاره میکنم، دوباره آنها بهتر از آن بیرون میآیند. زندگی من را تغییر داد.
هر وقت بیرون می روم هیجان هنوز وجود دارد، حتی اگر روز بدی داشته باشم و فقط زباله پیدا کنم. فقط فکر می کنم: «هی، روز بدی است، اما در هوای تازه بیرون رفته ام. من زیر نور آفتاب بیرون رفته ام کمی پیادهروی کردهام، بنابراین کمی تناسب اندام را حفظ میکنم.» حتی اگر چیزی پیدا نکنم مهم نیست.
این محتوا از سایت های خبری خارجی بطور اتوماتیک دانلود شده است و عصر فناوری فقط نمایش دهنده است. اگر این خبر با قوانین و مقررات جمهوری اسلامی مناقات دارد لطفا به ما گزارش کنید.