به گزارش سرویس اخبار فناوری پایگاه خبری عصر فناوری ،
Oبعد از ظهر یک ایمیل می رسد که تهدید به پایان دادن به حرفه من است. یا حداقل باعث می شود به طور جدی به این فکر کنم که پایان کار من چگونه خواهد بود. این از زنی در Ely به نام Camden Woollven می آید که به بررسی رستوران های من علاقه مند است، طعم پوچ را می پسندد و شاید فقط کمی وقت زیادی در اختیار دارد. Woollven در بخش فناوری کار می کند و مدت هاست که مجذوب OpenAI است، شرکتی که در سال 2015 با سرمایه گذاری ایلان ماسک برای توسعه برنامه های کاربردی کاربرپسند شامل هوش مصنوعی تأسیس شد.
در نوامبر سال گذشته، پس از سرمایه گذاری 10 میلیارد دلاری مایکروسافت، OpenAI ChatGPT3 را منتشر کرد، ابزاری که بر روی مجموعه وسیعی از داده ها آموزش دیده است و به ما امکان می دهد مقالات را سفارش دهیم و مکالمات متنی شبیه انسان را با یک چت بات داشته باشیم. در حال حاضر استفاده از آن رایگان است و بنابراین در هفته اول 1 میلیون کاربر را جذب کرده است. در عرض دو ماه، 100 میلیون کاربر داشت، که آن را به سریع ترین برنامه وب در حال رشد در تاریخ اینترنت تبدیل کرد. مردم در سراسر جهان از ChatGPT – مخفف Generative Pre-trained Transformer – خواستند تا برای آنها مقاله بنویسد یا کدهای کامپیوتری بنویسد، یا حتی اشعاری را به سبک ترانه سرای مورد علاقه خود بنویسد. اگر شامل کلماتی بود، آنها ChatGPT را برای انجام آن دریافت می کردند. و سپس نفس نفس زدن به سرعت و روان چیزی که برگشت، در حالی که خطوطی از آن را نقل کرد نابود کننده فیلم هایی درباره ظهور آخرالزمانی ماشین ها.
در همین حال، Woollven از یکی دیگر از برنامه های OpenAI به نام Playground خواسته بود که نقدهای منفی درباره رستوران های بوفه چینی در Skegness به سبک، خوب، من بنویسد. من هرگز در هیچ کجای Skegness مرور نکرده ام، چه رسد به یک بوفه چینی. او با عذرخواهی آن را به عنوان “سرگرمی مورد علاقه جدید خود” توصیف کرد. در یکی از آنها، من دروغین گفتم که «از زمانی که در هیمالیا گرفتار شدم، چنین نمایش افسردهکنندهای از غذاهای آسیایی را ندیده بودم». یک چیز عجیب و غریب برای نوشتن، آن است. چه ارتباطی بین غذای بد و بادهای موسمی وجود دارد؟ اما باشه اما دیگری به من مکث کرد. اتاق غذاخوری یک لانه کم نور و مصنوعی از دیوارهای صورتی رنگ و اژدهای کاغذی پر زرق و برق بود. هوا غلیظ بود از میاسما MSG و حسرت.» خدایا استفاده از یک احساس برای توصیف یک مکان؟ این واقعاً خطی بود که می توانستم بنویسم. درست است، نه یکی از بهترین های من، اما من به همان اندازه.
مثل روزنامه نگاران چاپی همه جا می لرزیدم. یک روز بعد از ظهر، در یک وقفه از گرفتن سرورها برای نوشتن تقلیدهای نگران کننده از من، وولون به من آموزش داد. او گفت که این فناوری چند سالی بود که وجود داشت. این سومین تکرار ChatGPT بود. دومی که در سال 2019 منتشر شد، بر روی 17 میلیارد نقطه داده آموزش دیده بود. او گفت: “این نسخه 10 برابر آن آموزش دیده است و بزرگترین مدل زبان هوش مصنوعی تا به امروز است.” تعداد زیادی متن از سراسر وب به آن داده شده بود، به این معنی که می تواند از احتمال برای تعیین کلمه بعدی استفاده کند. این متن پیشبینیکننده است، اما بر روی داروهای تقویتکننده عملکرد که در ترابایت اندازهگیری میشود. این ماه OpenAI از انتشار نسخه دیگری به نام ChatGPT4 خبر داد.
Woollven گفت که ChatGPT3 «به طور خاص برای توانایی مکالمه خود تنظیم شده است. اوه، و این کاملا سانسور است. مثلاً برای شما پورن نمینویسد.» این قابل درک است. در مارس 2016 مایکروسافت یک ربات هوش مصنوعی به نام Tay راه اندازی کرد که هدف آن یادگیری توانایی مکالمه از طریق تعامل با افراد واقعی بود. طی 24 ساعت در توییتر، تای به سایر توییترها پاسخ داد و ظاهراً تبدیل به یک نازی نسل کش شد و تحسین خود را از هیتلر منتشر کرد. به سرعت آفلاین شد.
Woollven گفت زمین بازی کمی آزادتر از ChatGPT بود. یک روز بعد از ظهر، داشتم می رفتم. تمرین اطمینان بخشی بود. من از OpenAI’s Playground خواستم تا به سبک من یک نقد منفی درباره Le Cinq، یک سه ستاره میشلین پاریسی بنویسد. بررسی واقعی من در سال 2017 باعث ایجاد یک حادثه بین المللی شده بود. این یکی حتی یک ابروی پاریسی هم بر نمی داشت. در این بیانیه آمده است: «ارائه کمرنگ و بخشهای کوچک بود». “پیشخدمت ها بدترین بخش تجربه بودند.”
تا اینجای کار، خیلی هولناک. سپس از آن خواستم که شرحی از صحنه کشتی برهنه کنار آتش از فیلم 1969 بنویسد زنان عاشقمن و گوردون رمزی را جایگزین اولیور رید و آلن بیتس کردم. چه می توانم بگویم؟ بی قرار بودم به طرز تحسین برانگیزی از پس آن چالش برآمد. شروع شد: «نور آتش خروشان از اندام عرقزده جی راینر منتقد رستوران و گوردون رمزی سرآشپز در حالی که برهنه جلوی شومینه کشتی میگرفتند، سوسو زد. هر دو مرد در یک نبرد شدید محبوس شده بودند، دست ها و پاهایشان در هم پیچیده بود و در تلاش برای پیشی گرفتن از یکدیگر غرغر می کردند و ناله می کردند.
این البته تمرین توسعه یافته در از دست دادن کامل نقطه بود. مایکروسافت 10 میلیارد دلار در هوش مصنوعی سرمایه گذاری نکرد و جرقه جنگ فناوری با گوگل را زد که اکنون نسخه مخصوص به خود به نام Bard را دارد، بنابراین افراد بدجنسی مانند من می توانند او را وادار کنند که این گونه پینه دوزهای خنده دار بنویسد. این مشاهده کنندهجان ناتون، مقاله نویس هوشمند فناوری خود، زمانی که نوشت که ما «معمولاً تأثیر کوتاه مدت فناوری های ارتباطی جدید را دست کم می گیریم، در حالی که پیامدهای بلندمدت آن ها را به شدت دست کم می گیریم، به این موضوع اشاره کرد».
نه، ChatGPT قرار نبود آنطور که برخی پیشنهاد کرده بودند، احساسات را توسعه دهد و جهان را تحت کنترل خود درآورد. قرار نبود جایگزین هک ها مثل من شود. همانطور که وولون به من گفت، “تنها راهی که می تواند شما را تکرار کند این است که وجود دارید. نمی تواند طعم غذا را بچشد.» زمانی که طرفداران متن آهنگی که توسط ChatGPT به سبک نیک کیو نوشته شده بود را برای او ارسال کردند، نوازنده نیک کیو با عصبانیت واکنش نشان داد. او در وبسایت خود نوشت: «آهنگها از رنج ناشی میشوند، منظورم این است که آنها بر اساس مبارزه پیچیده و درونی انسان در خلقت هستند… تا آنجا که من میدانم، الگوریتمها احساس نمیکنند. داده ها آسیب نمی بینند.»
این بدان معنا نیست که این فناوری تأثیر زیادی بر نحوه عملکرد جامعه نخواهد داشت. ناتون آن را همتراز با پذیرش عمومی خود وب در سال 1993 قرار می دهد. همانطور که او توضیح داد، «گوگل به یک پروتز برای حافظه تبدیل شده است. به خاطر سپردن همه چیز در وب غیرممکن است، بنابراین موتورهای جستجو این کار را برای ما انجام می دهند. به همین ترتیب، این یک پروتز برای کاری است که انجام آن برای بسیاری از مردم بسیار دشوار است: نوشتن نثر شایسته.» یا همانطور که توسط ویلارد مک کارتی، استاد بازنشسته در دپارتمان علوم انسانی دیجیتال، کینگز کالج لندن به من گفته شد: «اگر من یک بوروکرات بودم که در دفتری نشسته بودم، نگران می شدم زیرا این نوع کار نوشتنی است که با آن اقتباس شده است. انجام دادن. گرامر دیگر دشوار نیست.» این یکی از قابل توجه ترین موارد در مورد خروجی ChatGPT است. شادی نقدهای جعلی رستوران و اشعار وحشتناک ساختگی نیک کیو را فراموش کنید. نثر تمیز و مرتب است. گرامر و نقطه گذاری همه درست است.
این یک نکته کلیدی است که در قلب نگرانی روزنامه نگاران چاپی هنگام نوشتن در مورد آن قرار دارد. افرادی مثل من کار نوشتن را ساده می دانند. اکثر مردم آن را بسیار سخت می دانند. از این رو، روزنامهنگاران همیشه میتوانستند خود را آرام کنند که اگر شغل خود را با نوشتن برای روزنامههای معتبر ملی از دست بدهیم، میتوانیم به عنوان کپینویس برای شرکتهای روابط عمومی و مانند آن امرار معاش کنیم. دیگر نه. با ظهور ChatGPT، این از بین رفت.
اتوماسیون خطوط تولید کارخانه، برخی از مشاغل دستی را منسوخ کرد. هوش مصنوعی مشاغل بخش خدمات مانند کپی رایتینگ را نیز کاملاً منسوخ خواهد کرد. ابتدا ماشین ها برای طبقه کارگر آمدند. الان برای طبقات متوسط می آیند. وب سایت BuzzFeed قبلاً اعلام کرده بود که برخی از محتوای آن توسط برنامه های OpenAI ایجاد می شود. انتظار بیشتری از این داشته باشید. بخشی از آن برای پرداخت هزینه های توسعه و تا حدودی برای پرداخت مقدار عظیمی از توان محاسباتی و در نتیجه انرژی مورد نیاز خروجی هوش مصنوعی، درآمدزایی خواهد شد. همچنین بسیار پیچیده تر خواهد شد. آن ربات های چت آنلاین بیشتر و بیشتر انسانی به نظر می رسند. همانطور که برنامه های کاربردی تبدیل متن به گفتار توسعه می یابند، با افرادی که به نظر می رسد واقعی هستند، اما اینطور نیستند، مکالمه تلفنی خواهید داشت. ارزیابی آموزشی از هم خواهد پاشید زیرا یک ماشین می تواند به اندازه هر انسانی یک مقاله علمی بنویسد. اگر به هر نحوی متن را شامل می شود، اکنون در حال بازی است.
در حال حاضر، ChatGPT محدودیت های قابل توجهی دارد. برای شروع، آن چیزی است که به عنوان یک مدل جعبه بسته شناخته می شود. وقتی از او میخواهید چیزی بنویسد، در جستجوی پاسخ در سراسر وب پرسه نمیزند. این 175 میلیارد نقطه داده است که بر اساس آنها آموزش دیده است، حجم وسیعی از متنی که از سراسر اینترنت به آن وارد شده است، اما فقط تا اواسط سال 2021. در نتیجه، همیشه دقیق نیست. از آن خواستم نظری به سبک من از رستوران Hide سرآشپز Ollie Dabbous که من هرگز از آن بازدید نکرده ام، بنویسد. این خرچنگ شاه را با آووکادوی دودی و گل ماهی را با میگوهای قهوه ای و نسترن ستایش می کرد. هیچ کدام از غذاها در منوی Hide نیست. به سادگی آنها را ساخته بود. OpenAI می گوید که ChatGPT4، از جمله موارد دیگر، باید دقیق تر باشد.
پادکست فیلم بسیار موفق Kermode & Mayo’s Take، ارائه شده توسط The مشاهده کنندهمارک کرمود، منتقد فیلم و سیمون مایو، پخش کننده کهنه کار، درباره همه اینها فکر کرده است. آنها نیز ChatGPT را دریافت کردند تا نظرات خود را به سبک Kermode بنویسند. خیلی قانع کننده نبودند. کرمود به من گفت: «این به من نشان داد که از همان عبارات بارها و بارها استفاده می کنم. با این حال، یک ایمیل خواننده که توسط هوش مصنوعی نوشته شده بود، کاملا فریب خورد. من اصلا متوجه نشدم، اگرچه تبریک و امضا توسط تهیه کننده ما نوشته شده بود، که فکر می کنم تقلب قابل توجهی است. ChatGPT به جیسون ایزاکس سلام نکرد.
آیا او نگران بود؟ تا جایی، اما به گفته او، هنوز جایی برای نویسندگانی مثل ما وجود دارد. «نمیتواند افکار غیرقابل پیشبینی انجام دهد. فکر نمی کنم ChatGPT بتواند به شما بگوید که اولین باری که فیلم اسپیلبرگ را دیدم هوش مصنوعیمن از آن متنفر خواهم شد و بار دوم آن را دوست خواهم داشت.» سایمون مایو، که رماننویس موفقی نیز هست، موافق بود اما فرصتهایی را دید. «بیشتر نوشته ها در فرهنگ عامه تقلیدی هستند، درست مانند این هوش مصنوعی ها. خطوط داستانی در فیلم ها و رمان ها شبیه به هم هستند، زیرا این چیزی است که می فروشد. شاید این هوش مصنوعی ها بالا بیایند. شاید رمان نویسان را مجبور کند که افکار تخیلی بیشتری داشته باشند.»
یک روز بعدازظهر پرسیدم ChatGPT برای نوشتن گزارشی از روابط نامناسب وزیر کابینه مایکل گوو با یک خرس عروسکی 6 فوتی، همانطور که توسط من نوشته شده است. سبک تبلوید بد بود، اما بقیه چیزها خوب بود: «راینر به دنبال گوو به خانه اش رفت، جایی که سیاستمدار را در آغوشی پرشور با خرس گرفت. وقتی با راینر مواجه شد، گوو نتوانست کارهای خود را توضیح دهد. او به سادگی لکنت زد: «این فقط یک لحظه ضعف بود. نمی دانم چه بر سرم آمده است.» این کار احمقانه ای بود که من انجام دادم. زیرکانه نبود اما باعث خنده ام شد و در مواجهه با اختلال عظیم جامعه که توسط این هوش مصنوعی ها تهدید می شود، خنده های دیوانه وار و نامناسب تنها پاسخ به نظر می رسید.
این محتوا از سایت های خبری خارجی بطور اتوماتیک دانلود شده است و عصر فناوری فقط نمایش دهنده است. اگر این خبر با قوانین و مقررات جمهوری اسلامی مناقات دارد لطفا به ما گزارش کنید.