فینال خدمتکار ناراحت کننده، گیج کننده و کاملاً مناسب بود

پایان ها سخت است این امر به‌ویژه برای برنامه‌های تلویزیونی باکس رمز و راز سریالی صدق می‌کند، برنامه‌هایی که رازهای شاداب فراوان بینندگان را به خود جلب می‌کند اما پاسخ‌ها اغلب آنها را راضی نمی‌کنند. قرار دادن آخرین تعظیم در برابر داستانی مانند آن یک چالش منحصر به فرد است. این بخشی از چیزی است که باعث می شود خدمتگزارتریلر روانشناختی Apple TV Plus به کارگردانی M. Night Shyamalan، بسیار جالب است. در حالی که بسیاری از این نمایش ها به نظر می رسد که در حال ساختن آن هستند، خدمتگزار پایان خاصی در ذهن داشت همانطور که شیامالان قبل از پخش آخرین فصل به من گفت، “داستان می خواست چهار فصل باشد.” نمایش عجیب، گیج کننده و اغلب بی معنی بوده است. اما حداقل این قول داده شده است که در نهایت همه چیز معقول خواهد شد.

بنابراین در حال حاضر، ما در این پایان هستیم. این یک سفر عجیب و غریب بوده است – سفری پر از “عروسک های دوباره متولد شده”، فرقه های وسواس گونه، مصائب طاعون مانند، و احتمالاً نزاع با خدا. مردم مرده اند و دیگران زنده شده اند. و از طریق همه اینها، سؤال اصلی در مرکز نمایش – فقط لیان (نل تایگر فری)، پرستار بچه که خدمتکار عنوان است – کیست یا چیست – بی پاسخ مانده است. در پایان، بالاخره یک نفر بیرون می آید و صریح می پرسد: “تو چی هستی؟”

پاسخ، همانطور که می توانید تصور کنید، کمی پیچیده است. اما حداقل، خدمتگزار طبق شرایط خودش پیش می‌رود – یعنی قسمت پایانی به همان اندازه ناراحت‌کننده و گیج‌کننده بود، اما به گونه‌ای که کاملاً با داستان مطابقت داشت.

توجه: این بررسی شامل اسپویلرهای هر چهار فصل است خدمتگزار، تا و از جمله قسمت پایانی.

بسیار خوب، بنابراین ابتدا، کمی تنظیمات لازم است. فصل جدید با صدای بلند شروع شد و از آن زمان، نیروها علیه لیان توطئه کردند که به نوبه خود قدرت کامل او را آزاد کرده است. دوروتی ترنر (لورن امبروز) که لیان او را به‌عنوان یک شخصیت مادری می‌بیند، در ترس از دایه‌اش زندگی می‌کند و چیزی جز این نمی‌خواهد که او برای همیشه رفته باشد. شوهر دوروتی شان (توبی کبل) و برادر جولیان (روپرت گرینت) اکنون کاملاً در کنار او هستند. لیان هنوز در خانه آنها زندگی می کند و از خانواده و فرزندشان جریکو مراقبت می کند، اما او به طرز باورنکردنی منزوی است (به غیر از فرقه فداییانی که او را در پارک روبروی خیابان می پرستند).

در قسمت 8، یک طوفان کامل رده 2 به عنوان نمادی فیزیکی از خشم در حال جوشیدن Leanne به فیلادلفیا فرود می‌آید. او بر سر بادهای چرخان فریاد می زند که انگار در یک نبرد محبوس شده اند. (احتمالاً او در واقع با خدا صحبت می کند.) او همچنین از فرقه سابق خود، کلیسای مقدسین کوچکتر، حقیقت مهمی را می آموزد: از آنجایی که هیچ کس به اندازه کافی قوی نیست که او را بکشد، تنها راه برای پایان دادن به همه این هرج و مرج، کشتن است. خودش. رهبر فرقه سابقش عمو جورج (بوریس مک گیور) به او می گوید: “تو نباید وجود داشته باشی.” Leanne، طبیعتا، موافق نیست.

یک اتفاق بسیار مهم دیگر در راه رسیدن به فینال رخ داد. در فصل اول، سریال با یک تراژدی شروع شد: دوروتی، کم خواب و تنها، یک شب تابستانی فرزندش جریکو را در ماشین رها کرد و نوزاد مرد. ناتوانی دوروتی در کنار آمدن با این تجربه وحشتناک منجر به درمان یک عروسک دوباره متولد شد و زمانی که لیان به عنوان پرستار بچه وارد کشتی شد، عروسک به طور معجزه آسایی زنده شد (اگرچه آن را نیز تغییر داد. بازگشت به یک عروسک در چندین نقطه در طول نمایش). مشکل بزرگ این است که هیچ‌کس در زندگی دوروتی، به‌ویژه شوهر و برادرش، نمی‌توانستند شجاعت را به او بگویند که واقعاً چه اتفاقی افتاده است – تا حدی به این دلیل که آنها ترسیده بودند و تا حدی به این دلیل که نمی‌خواستند هر جادویی که لیان کار می‌کرد را خراب کنند. .

اما در قسمت 9، قسمت ماقبل آخر، در میان هرج و مرج طوفان قدرتمند، آنها در نهایت با هم گفتگو می کنند – و این بی رحمانه است. دوربین در حالی که به آرامی روی چهره وحشت زده دوروتی زوم می کند مانند قلب می تپد. این صحنه ای دلخراش است، صحنه ای که دوروتی را با یک انتخاب دشوار روبرو می کند: آیا او واقعیت را می پذیرد یا نظرش را تغییر می دهد تا با لیان طرف شود تا دوباره جریکو را بازگرداند؟ بخشی از این فرآیند تصمیم گیری شامل این می شود که دوروتی در نهایت از لیان بپرسد که او چیست. لیان به او می گوید: «مهم نیست. “من مال تو هستم.”

در پایان، ما در واقع چیز جدیدی از فینال نمی آموزیم. و راستش… خوب است. ابهام برای چه کار می کند خدمتگزار است. واضح است که لیان نوعی نیروی ماوراء طبیعی است، یکی با تاریکی در درونش – خلق و خوی او می تواند بر آب و هوا تأثیر بگذارد، مردم را زنده کند و آسیب بدنی به او وارد کند – اما اینکه آیا او به معنای واقعی کلمه یک شیطان یا فرشته یا چیز دیگری است هرگز به صراحت مشخص نمی شود. توضیح داد. در عوض، فینال بر چیزی بسیار شخصی تر تمرکز می کند.

لیان علیرغم قدرت گرفتن در اواخر فصل، واقعاً فقط یک چیز می خواهد: خانواده. او فکر می کرد که آن را در خانه ترنر پیدا کرده است، جایی که می تواند کمک و آرامشی برای خانواده ای باشد که با فقدان وحشتناک دست و پنجه نرم می کند. اما ناتوانی او در کنترل قدرت هایش زندگی را دشوار می کرد. و وقتی دوروتی در نهایت تصمیم می گیرد که باید با درد به عنوان ابراز عشقش به جریکو زندگی کند، لین خود را بدون هدف می یابد. او خودش تصمیم می گیرد: برای پایان دادن به ویرانی که قدرت او به ارمغان آورده است، تصمیم می گیرد از توصیه عمو جورج استفاده کند و به زندگی خود پایان دهد. و او این کار را به دراماتیک ترین شکل ممکن انجام می دهد و خانه ترنر را در حالی که هنوز داخل آن است به آتش می کشد. این صحنه به نوعی تراژیک زیبا است، مانند تفسیر تحت اللفظی آن آهنگ جان مایر، قبل از اینکه واقعاً وحشتناک شود.

فینال کمی مرا به یاد آن می اندازد گمشدهپایان بحث برانگیز هر دو از نظر روایی ناامید کننده هستند و بسیاری از سوالات و جزئیات بی پاسخ را برای تفسیر باز می گذارند. اما آنها از نظر احساسی رضایت بخش هستند. اگر خدمتگزار با یک یادداشت تمیز و مرتب به پایان رسید، اینطور نیست خدمتگزار دیگر در عوض، تنها راهی که می‌توانست به پایان می‌رسد: با سکانسی عجیب، ترسناک و گیج‌کننده که چهار فصل گذشته را کاملاً در بر می‌گیرد. حتی اگر نمایش همه پاسخ‌ها را داشت، بازگو کردن همه آن‌ها برای شما غیرعادی بود.